آنی وروجک

جاییه واسه سرگرم شدن

آنی وروجک

جاییه واسه سرگرم شدن

تفلد تفلد تفلدم مبارککککک!

سلااااااااااااااااااااااام تولد تولد تولدم مبارک مبارک مبارک تولدم مباااااااارک! 

آنا جون! عزیزم! الهیییی 99999999 ساله بشم چشم حسودام پقی از تو کاسه بزنه بیرون! 

روز تولدم فردا تاسوعا بود اما عیب نداره سال دیگه میترکونم حالشو میبرم. 

با اجازه دوستان با 16 بای بای کردم چه دخمل خوبین من! به به! ماهم! گلم! عزیزم! عشقم! (وایی دیگه حالم به هم خورد!) هوی وحشی زود به من عسل بده! جاشه بگم که وحشی جون روز تولدم ترکوند! دستش مرسی خب زود باشین دیگه! بم تبریک بگین! وگرنه میزنمتون! 

 

 

 

 

 

حبیب افتاد تو جوووووب حبیب افتاد تو جووووب حبیب افتاد تو جوب آنی جون! حبیب افتاد تو جووووووووب! 

HAPPY BIRTHDAY TO KHODE GOLAM!

من اومدم...!

سلام من بعد از 159 قرن و اندی تشریف مبارکم رو آوردم! 

میخوام این دفعه واستون از صدرا بگم. 

صدرا موجودیست بسی بییییییییییییییییییییییییییب! (سانسور شد) آخه صدرا من به تو چی بگم؟ هر سری میام از تو بگم هی سانسور میشه! تو نمیخوای درست شی؟!!!!

آخه پسر من کی پام پیچ خورد؟؟؟! چرا شایعه درست میکنی؟!

ببینم میخوای منو طلاق بدی؟؟؟؟ من میدونم با تو! اگه دیگه بردمت ماه عسل! اگه دیگه بت عسل دادم بخوری! اگه دیگه بردمت کلاس!

تووووووو! آره خودت! آره بابا خود خود تو! من که میدونم میخوای منو اذیت کنی! اما من جنبم بالاتر از این حرفاس! فکر کردی!

بله این آقا صدرای قصه ی ما چند وقت پیشا خوکی جونو سفت و محکم بغل کردو ولش نکرد! بمیرم براش. (خدا نکنه آنا اگه تو بمیری من دق میکنم!)

اندکی راجع به این شخص شخیص صدرا خان براتون توضیح بدم: این موجودیست که گونه اش تا به حال پیدا نشده. غذای مورد علاقه اش عسل میباشد. از تفریحات این موجود میتوان به دور زدن شمسی و قمری/ماه عسل و به خصوص کلاس رفتن(خودش فهمید) اشاره کرد.او در عکس دیدن شدیدا بی جنبه است.(اینم خودش فهمید) او در نیمه شب وقتی همه خواب هستند از تخت خواب خود بیرون می آید و آرام آرام به سمت کامپیوتر می رود. او وارد اینترنت میشود. به دنبال شکار آنلاین میگردد. ناگهان طعمه ی خود را پیدا میکند!!!!! او با زیرکی تمام سر صحبت را با طعمه اش باز میکند و در فرصتی مناسب به او حمله میکند!

خب حالا جدی جدی راجع به صدرا بگم: یه پسریه پایه! خیلی مهربون و شیطونه. نمیدونم چه علاقه ای به اذیت کردن من داره! خیلی گله. هر چی از خوبیاش بگم کم گفتم. سایت الدنگ نامه مال این موجوده! زیاد چرت و پرت میگه. اما آدم اصلا از دستش خسته نمیشه. سر جلسه امتحان میاد بیرون زنگ میزنه بعد تازه میگه ای کاش چند تا چیز حفظ میکردم میومدم ازت میپرسیدم! خب یه کم زودتر به ذهنت فشار بیار تا میفهمیدی میومدی ازم میپرسیدی عقل کل! خیلی با هوش هم تشریف دارن! به کلاس رفتن هم همونطور که گفتم علاقه ی زیادی داره! (اینو فقط خودش میفهمه!)

بستونه! میدزدینش یهو! بای.....!

برنامه روزانه من

بحا ساعت 6 موبایلم زنگ میزنه. با اعصاب خوردی میپرم روش خاموشش میکنم 

دوباره بالشت جونمو بغل میکنم و باش میرم ماه عسل! ساعت 6:15 بابام میاد دم در اتاق آنااااااا پاشوووووو! میگم باشه مرسی بعد بلند میشم به صورت منگولی دور و برمو نگاه میکنم یه چشی میبینم که نه انگار بازم خوابم میاد. دوباره با مغز میرم تو بالشتم خوابای رنگی با بالشت عزیزم میبینم ساعت 6:30 دوباره با صدای بابام بیدار میشم: ااااااا پاشو دیگه دختررررر! تنبل! من: چچچچچچچچچچچچچچشششششم! پا میشم از رو تخت یه پاچه شلوارم اومده بالا! پتو 6دور دورم تابیده. موهام نصفش را هواس میبینم ا میشه 5مین دیگه خوابید میخوابم. دیگه با فوشا مامان از رخت خواب عزیزم دل میکنم یه ربعی به حالت میخ میمونم هیچی حالیم نیس. هرچی میگن بدو دیرت شد! من همچنان با این حالتم ساعت 7 یهو مثه برق گرفته ها میپرم واااااای دیرم شد! بدو بدو میرم..... بعد میرم سریع یه چیزی میخورم. میپرم تو اتاقم لباسامو بپوشم! وااااااای چرا اینا از دهنه گاو در اومده! چروکه! زود یه اتو میزنم بش! میپوشم. حالا دنباله کتابام باید بگردم! وای کجاس اینا! تو قفسه نیس! رو میز نیس! رو سر کیس نیس! زیر پتو زیر بالش زیر میز تو سطل نیییییییس! آها پیداشون کردم زیر مبل بودن! میپرم از خونه بیرون! 7:15شد! دیرمه! تاکسی! 

تو تاکسی: بین دو نفر گیر کردم! قیافم اخمو! آقا پیاده میشم ممنون! پیاده که شدم میپرم اون کله خیابون. تاکسیییییی! بعد از 10 مین میرسم مدرسه! دیر شده! همه سر صفن! دم در که میرسم اونی که اسم مینویسه رو یه چشمک بش میزنم و اونم میخنده و من میرم تو! 

مدرسه هم که اصل مسخره بازیه 

مدرسه تموم میشه. 

تو راه برگشت: (بیییییییییییییییییییب!) سانسور 

میرسم خونه کیفمو پرت میکنم اونور! لباسا رو نمیدونم از چشم در بیارم یا از پام یا از کلم! 

حمله به سمت قابلمه! 

بخور بخور! بعد نت! بعد خواب! بعد پا farsi1 میشینم! گیجه خواب میشم میرم میوفتم تو تخت 

اما خوابم نمیبره! موسیقی! 

دیگه چشام باز نمیشه لالااااااااااااااا با بالشت عزیزم 

 و باز روز از نو روزی از نو 

 

 

دوستان اینجا کمی من از آرایه مبالغه کمک گرفتم وگر نه نیست که خودم خیلی گلم این چیزا بم نمیچسبه!

آخ که چه لذتی داره....

اولش فکر نمی کردم که دلم رو برده باشه ...
یا دلم گول چشای روشنش رو خورده باشه ...
اما نه گذشت دیدم دل من دیوونه تر شد ...
به تو گفتم دلت از قصه من با خبر شد ...
آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن ...
رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن ...
می دونم دوستم نداری مثل روزای گذشته ...
من خودم خوندم تو چشمات یه کسی اونو نوشته
می دونم فرقی نداره واست عاشق بودن من
می دونم واست یکی شد بودن و نبودن من
اما روح من یه دریاست پره از موج و تلاطم
ساحلش تویی و موجاش خنجرای حرف مردم
آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن
رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن 

 

 

تو از کدوم قصه ای (همسفر)

تو از کدوم قصه ای؟ ***** که خواستنت عادته

نبودنت فاجعه ***** بودنت امنیته

تو از کدوم سرزمین ***** تو از کدوم هوایی؟

که از قبیله ی من ***** یه آسمون جدایی

اهل هر جا که باشی قاصدِ شکفتنی ***** توی بهت و دغدغه ناجی قلب منی

پاکی آبی و ابر نه خدا یا شبنمی ***** قد آغوش منی نه زیادی نه کمی

منو با خودت ببر ای تو تکیه گاه من ***** خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن

منو با خودت ببر ***** من به رفتن قانعم

خواستنی هر چی که هست ***** تو بخوای من قانعم

ای بوی تو گرفته ***** تن پوش کهنه ی من

چه خوبه با تو رفتن ***** رفتن همیشه رفتن

چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن ***** هم قدم جاده ها تن به سفر سپردن

چی میشد شعر سفر ***** بیت آخرین نداشت؟

عمر کوچ من و تو ***** دم واپسین نداشت

آخر شعر سفر آخر عمر منه ***** لحظه ی مردن من لحظه ی رسیدنه

منو با خودت ببر ای تو تکیه گاه من ***** خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن

منو با خودت ببر ***** من به رفتن قانعم

خواستنی هرچی که هست ***** تو بخوای من قانعم

منو با خودت ببر